خط من
«جواب ابلهان خاموشیست»
هر وقت به این جمله عمل کردم، ضرر نکردم.
خدایا کمکم کن
«جواب ابلهان خاموشیست»
هر وقت به این جمله عمل کردم، ضرر نکردم.
خدایا کمکم کن
آدم خوبی باش و به هم نوع خودت کمک کن
ولی برای راضی نگهداشتن همه، خودتو اذیت نکن
یادم باشه
شبا قبل از خواب، کلاهمو قاضی کنم و از خودم بپرسم:
" خب آقا محمد، امروزم گذشت و یک روز به دیدارت با خدا نزدیک تر شدی.
نکنه امروز دل کسی رو شکسته باشی "
اون شب اگه با لبخند به خواب رفتم، معلومه روز خوبی رو پشت سر گذاشتم.
هرچی می کشم از دست حرفای نگفته می کشم.
خدایا واسه گله و شکایت های بی مورد از تو خوب دهنم بازه.
قفل لبام رو واسه آدمای پرحرف باز کن.
تا یک کلام بهشون بگم
"هیس"
همین که هر روز یکی از بندگان خدا
سلام و روی خوشی بهم داشته باشه واسم کافیه
سلام
یک داستان عاشقونه نوشتم
لطف کنید بخونید
اگه دوست داشتین آدرس ایمیلتونو بدین، تا بفرستم
خیلی طولانی نیست که حوصله تون سر بره.
نظر یادتون نره. میخوام ببینم اولین داستانم خوبه یا نه.
خدا کنه امیدوار کننده باشه
این مرخصی هم تموم شد
سبزه ی عید رو کاشتم و عازم خدمتم
چهارشنبه سوری هیجانی و بی خطری داشته باشین
لحظه تحویل سال، اونایی که پیش خونواده هاشون نیستن رو دعا کنین
عید دیدنی به جای منم آجیل شیرینی بخورین
سیزده بدر هم، شاخه های خشک درختا رو بشکنین (جوجه ها رو هم نسوزونید)
سلام
دلتنگت هستم ای مهربان من.
میدانم چقدر دوست داری بیایی و مردم مظلوم را از چنگال ظلم و پلیدی نجات دهی.
آقای من
میدانم در این روزها، چشم هایت پر از اشک است.
گریه نکن مهربان من.
این را بهتر از من میدانی که تا عمری هست، چشم به راهت هستم.
و در این شلوغی ها، فقط به تو ایمان دارم.
یا مهدی جان
چقدر هیجان، چقدر انرژی، چقدر طراوت، چقدر احساس خوشبختی و چقدر حس خوب
در وجودم حس میکنم. هنوز احساس میکنم در خواب هستم.
اینقدر لذت بخش است که باید به جرات گفت:
فقط بندگی خدا.
فقط در آغوش خدا.
خدایا تو دوست و همراه من هستی
حتی در سختی ها.
اگر امیدی ب زندگی دارم، فقط ب خاطر وجود توست ای مهربانم.
زیبایی های این دنیا، همه از تو سرچشمه میگیرند.
خواهشی دارم از تو ای آفریننده من
همیشه تو راهنمای من باش
ای مهربان من
خدایا
هوای عاشقای واقعی رو که کم و بیش در این دنیا باقی هستند رو داشته باش.
ای پروردگار دوست داشتنی من
خدایا به من شجاعتی بده که بتونم خودم مشکلم رو حل کنم و حرف دلم رو بزنم.
چقدر شکستم و نشستم
نشستم و دوباره تکه های شکستم را درون بقچه دلم بستم و رفتم
رفتم و ازین جاده، بی توجه گذشتم و به هیچکس دل نبستم
دل نبستم به انسان هایی که صندوقچه اسرارم را گرفتند و بعد ...
هه هه هه
به سادگیم خندیدند و رفتند
نشستم و نگریستم به انتهای جاده اما
چیزی به جز تنهایی نیافتم
خسته خسته خسته ام
خدایا دستم را بگیر که در این گوشه نشسته ام
خاطرات خوب هیچ گاه از یاد نمی روند، ولی حیف اینکه خیلی زود تمام می شوند.
دلم تنگ نگاهت شد
ثانیه هام درگیر خیالت شد
هروقت غم نشست توی وجودم
یاد تو آرامش بخش روانم شد
نفهمیدم درون این شلوغی ها
چی جوری عشقت کشتی نجاتم شد
غرق غصه ها شده بودم که
دستمو گرفتی و روزگار بد، مغلوب ما شد
آخ يادم رفت قرار بود اين مطلبو ديروز ميذاشتم
ديروز روز تولدم بوده
تولدم مبارك
کلبه ای می سازم
پشت تنهايی شب ، زير اين سقف کبود
که به زيبايی پرواز کبوتر باشد
چهارچوبش ازعشق ، سقفش ازعطر بهار
رنگ ديوار اتاقش
پنجره ای ازنور ، پرده اش ازگل ياس
عکس لبخند تو را می کوبم
روی ايوان حياط
تا که هرصبح اقاقی ها را با تو سرشار کنم
همه ی دلخوشيم بودن توست
وچراغ شب تنهای من ، نور چشمان توست
ای کاش درسبد احساسم ، شاخه ای مريم بود
عطر آن را با عشق
توشه راه گل قاصدکی می کردم
که به تنهايی تو سربزند
توبه من نزديکی و خودت می دانی
شبنم يخ زده ی چشمانم در زمستان سکوت
گرمی دست تو را می طلبد .